جاده عشق
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید من محمد هستم از خراسان رضوی ( لطفا نظرتان در مورد وبلاگم بنویسد)

پيوندها
ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
حجاب همان امنیت
تنهایی های دخملونه من
خرید عینک آفتابی
سرور مجازی
خرید شارژر همراه پاور بانک
آموزش و ترجمه زبان انگلیسی
حجاب همان امنیت
تالار گفتگو هم میهن
شبکه اجتماعی هم میهن
اخلاق
خاطرات تلخ
فندقم کجاست؟
وارونگی جادها
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان [جاده عشق و آدرس kamran26.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 24334
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

نويسندگان
محمد

آخرین مطالب


 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:53 :: نويسنده : محمد

دیوارها

هرقدر هم بلند باشند

اسیرت نمی کنند

ما پرواز را آموخته ایم

بیا تا دور دست ترین قله ها پرواز کنیم

و دل انگیز ترین آواز را سر دهیم

من

رویایی دارم

به رنگ راز آلود ترین غروب

و طعم عجیب ترین سکوت

شوق بودن با تو

از من آدمی ساخته که غروبها را می فهمد

و تنهایی درختها را احساس می کند

شوق بودن با تو

هر روز ویرانم می کند

تو هم می دانی، عاقبت چگونه خواهم سوخت

در آتشی که گرما بخش زندگی توست

آخرین آواز را سر می دهم:

به دیوارها دل مبند

 

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:49 :: نويسنده : محمد
انقدر به تو گفتم بیرون از نوشته هام عشقی ندارم

که پاک داشت تو رو یادم میرفت !!!

انقدر نگفتم " دوستتــ دارم " که تو هم مهر بی معرفتی رو

محکمـــ زدی روی اسممو منو بی معرفت خوندی ...

انقدر کنارم بودی و نبودم که سرد شدی و نوشته هاتم یخ زد !

قصه شیرین و فرهاد افسانس اما منو تو واقعی هستیمـــــ

انقدر گفتم که نگفتم که داشت مهمترین نگفتم یادم میرفت ..

دوستتــ دارم ..
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:47 :: نويسنده : محمد

گفته اند آن زن زنی دیوانه است

کز لبانش بوسه آسان می دهد


آری اما بوسه از لبهای تو


بر لبان مرده ام جان میدهد


هرگزم در سر نباشد فکر نام


این منم کاینسان تو را جویم به کام


خلوتی میخواهم و آغوش تو


خلوتی میخواهم ولبهای جام


فرصتی تا بر تو دور از چشم غیر


ساغری از باده هستی دهم


بستری میخواهم از گلهای سرخ


تا در آن یک شب تو را مستی دهم


آه ای مردی که لبهای مرا


از شرار بوسه ها سوزانده ای


این کتابی بی سرانجامست و تو


صفحه کوتاهی از آن خوانده ای

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:45 :: نويسنده : محمد
کنارم بخوابو به دورم بتابو
از این لب بنوشو چو تشنه که آبو
خدا دوست دارد لبی را ببوسد
نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد

خدا دوست دارد من و تو بخندیم

نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم

بخواب آرام پیش من

لبت را بر لبم بگذار
مرا لمسم کن و دل را
به این عاشق ترین بسپار

بخواب آرام پیش من

منی که بی تو میمیرم
لبت را بر لبم بگذار
که جان تازه میگیرم
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:44 :: نويسنده : محمد
لبخند ِ تو

معجزه ی شیرینی است


كه رؤیای بهشت را


در دل ِ آدم


زنده می كند...

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:18 :: نويسنده : محمد

 
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:17 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:16 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:16 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:15 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:14 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:7 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 22:0 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:58 :: نويسنده : محمد
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:52 :: نويسنده : محمد

 
 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:44 :: نويسنده : محمد

براي عشق تمنا كن ولي خار نشو

براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده

براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو

براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه

براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن

براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير

براي عشق وصال كن ولي فرار نكن

براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن

براي عشق بمير ولي كسي رو نكش

براي عشق خودت باش ولي خوب باش

 

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:39 :: نويسنده : محمد
خدایا اگر سوزم سزا باشد

اگر دردم دوا باشد

ازین بدتر کجا باشد

که یار از من جدا باشد

 

 

ستاره در آسمان نقش زمینه

خودم انگشتر و یارم نگینه

خداوندا نگینم را نگهدار

که یار آخر و اول همینه

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:39 :: نويسنده : محمد

خورشید را باور دارم

حتی اگر امروز درخشش را نبینم

عشق را باور دارم

حتی اگر ذره ای به چشم اید

او را باور دارم

حتی اگر همینک صدایش را نشنوم

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:38 :: نويسنده : محمد

کمر بسته ام به خودکشی بیخیـــال هم نمی شوم

هم دست اند با من این سیگارهای تلخ

و این لحظه های تنهایی و این خاطرات تلخ

 

 
شنبه 30 آذر 1392برچسب:, :: 21:31 :: نويسنده : محمد

بسوزد خانه لیلی و مجنون که

رسم عاشقی در عالم انداخت

اگر لیلی به مجنون داده می شد

دل هیچ عاشقی رسوا نمی شد

 
جمعه 29 آذر 1392برچسب:, :: 18:25 :: نويسنده : محمد

 
پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : محمد

 
پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 21:20 :: نويسنده : محمد

زمستان است و من شنیده ام

روزها کوتاه تر میشوند

ولى . . .

نمیدانم چرا دارند این روزها

هى بلندتر میشوند، بى تو !

 
سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:گوش كن خدا / درد و دل, :: 22:4 :: نويسنده : محمد

سلام مهربونم

میدونم بنده خوبی نیستم

میدونم تنهام نذاشتی میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه

مراقبم بودی خدا جونم باز هم تنهام نذار

کنارم باش الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم

چون به غیر از خودم باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم

دوره ولی دلم باهاشه جونم به جونش بنده

بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم

یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد که دوست

نداشت

خدا جونم اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زنده بمونم

حالا حکمت کاراتو میفهمم کسی که مال من بود و عاشقم برام

فرستادی

قول میدم لیاقتشو داشته باشم عشقم دوست دارم خدا جون عاشقتم

 
سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : محمد

 

شباوقتی ک بیداری

خداهم با تو بیداره تاوقتی ک نخوابی تو,ازت چش ورنمیداره ازاون بالامیادپایین

خدامی‌گیره دستت روخدا میدونه تو قلبت

چه اندازه تو غم داری خدامیدونه تودنیا,چه چیزی روتوکم داری خدانزدیک قلب توسـت

,بایک آغوش واکرده نذارپلکاتوروی هم

اگه قلبت پره درده خدارومیشه حسش کرد

توی هرحالی که باشی فقـط بایدتوبایادش

توی هرلحظه همراه شی

 
دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:دوستی و رفاقتی, :: 15:48 :: نويسنده : محمد
تمام آب های روی زمین رو میتونی فرض کنی؟ اقیانوس..دریا..باران!! فکر کن اگه همشو بخوای با قطره چکان قطره قطره کنی چقدر میشه؟ به همون اندازه دوستت دارم دوست من
 
دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:دوستی و رفاقتی, :: 15:46 :: نويسنده : محمد
از اعماق وجود میگویم در رکوع و سجود میگویم در صبح و غروب میگویم در وقت سرور میگویم جانم فدای رفیق
 
دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:دوستی و رفاقتی, :: 15:40 :: نويسنده : محمد
خیلی بامرامی. اصلا مثل تو من رفیق ندارم آخر معرفتی. ته رفیقی (ستاد رو کم کنی رفیقای بی مرام)
 
دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:, :: 15:37 :: نويسنده : محمد
اتل متل توتوله ، حال رفیق چه جوره ، این را بخوان یادم کن ، لبخند بزن شادم کن
 
دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:, :: 14:54 :: نويسنده : محمد

لوطی شماره کفشت رو بفرست 

بزنیم به پیشونیمون تا مه بدونن خاک پاتیم

 
دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:, :: 14:45 :: نويسنده : محمد
گل اگه خشک شود ساقه ی آن می ماند دوست اگر دور شود خاطره اش می ماند
 
جمعه 22 آذر 1392برچسب:, :: 10:52 :: نويسنده : محمد

دلت را سپردی به من و وعده همیشگی دادی

گفتی که با من همیشه چشمه زلال عشق در قلبت میجوشد

گفتی همیشه آرامـی همـیشه بـه امیــد بــودنم زنــده میـمانی

مدتی است که روزها ، سرد گذشته از سردی هوا ، آب چشمه ی عشقت یخ

بسته رگهای قلـبم بی آب است به یـک کویر خشک رسـیدن هـم بهتر از بـاریدن باران است

فصل عشق تو ، رو به خزان است با تو بودن مثل رفتن به سوی یک کلبه ی بی نام و نشان است

بی خیال ، از عشق نگو برایم بهانه ات را بیاور که منتظر شنیدن آنم

تو هنوز کتاب عشق را نخوانده ای و آمده ای به سراغ صفحه آخرش

هنوز باران عشق را ندیده ای و زیر آسمان آفتابی نشسته ای به انتظار باریدنش

اول بیا و بعد بگو می خواهی بروی تو هنوز نیامده داری میروی

اگر این اسـت امروز تو ، وای به حال فردایت دیگر حوصله ندارم سر کنم با غمهایت

بارها رفتی و خودم آمدم به سراغت ، این بار دگر حتی نمینشینم چشم به راهت

باور اینکه تو از خوبها نیستی برایت بسی دشوار است اما این دست خودت نیست تو همینی

دیدنت حالم را خراب میکند ، زین پس به جای تو با تنهایی قرار میگذارم

اینگونه قلبم با تنهایی روزهایش را فردا میکند

دلت به حالم نسوزد ، اینک این حال من است که سوخته ، چشمهای خیسم

به انتهای جاده ای که تو را در آن ندارد چشم دوخته و می شمارد

ثانیه هایی که از رویاهایم فراری اند

به جای نفس آه میکشم و به جای غم حسرت میخورم ، خاطره هایم را جا میگذارم

و دیگر جای قدمهایت پا نمیگذارم

 
جمعه 22 آذر 1392برچسب:عشق, :: 10:30 :: نويسنده : محمد

دیـشـبــــــــــــ بــه ســیـگــــــــار گفتم:

خــــــــوش بـحــالـتـــــــــ

تو از من خوش بخت تری .

گفت: چـــــــــــرا ؟!

گفتم: تـــــــو آتش بر سر داری

و مــن بــر دل

تو باهر پـــــــکــی که بهت میزنند . . .

خـــــــــاکــسـتـــر میشی

و من با هر خــــــــــــاطـره ای که یـــــاد میارم آتــــیـش میگیرم . . .

تو دود میشی و یه بویی ازت تو هــوا میمونه

اما من زیر خـــــــــاک میرم و عـطـــرمـم باهام چال میشه !

تو تــــــمـوم میشی یه فـیــلـتـــر ازت بـاقی میمونه . . .

و از مـــنـــــــــــــــــ هــــیچـــــــــــــــــ . . .

دیدم دیگه بـویـی ازش نمیاد ! سرم و چرخوندم دیدم خــــــــامــوش شده !

گفتم: اینم آخـــــــــریش که تو باد و پـــکـــ به انـتـهــا میرسی

و من ســـــــالــهـاستــــــــــ که هنوز نـــرســیـــدم !! نــــــــــــــــــرســــــــیدم . .

 
جمعه 22 آذر 1392برچسب:عاشقانه, :: 9:33 :: نويسنده : محمد

به رویدادی بزرگ محتاجم

اتفاقی که بی خبر باشد کاش وقتی به خانه برگشتم

کفش های " تـــو " پشت در باشد !

.

.

.

انــگار تنــها اســتثنای دنــیا منــم

کـه هیــچ وقــت دل ام شــاد نمیــشود!